نوشته شده توسط : غلامرضا طائبی

قال رسول الله صلّ الله علیه و آله و سلّم:

بالتّعلیم أرسلت.

مرا فرستاده‏ ‏اند که معلم باشم.

 

منیه المرید، ص 106



:: برچسب‌ها: شغل , معلم , انبیاء ,
:: بازدید از این مطلب : 276
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 13 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا طائبی
رسول اللّه صل الله عليه و آله وسلم: شَرُّ الناسِ مَن باعَ آخِرَتَهُ بِدُنياهُ،و شَرٌّ مِن ذلك مَن باعَ آخِرَتَهُ بدنيا غَيرِهِ ( ميزان الحكمة ،ج5،ص495) بدترين مردم كسى است كه آخرتش را به دنيايش بفروشد و بدتر از او كسى است كه آخرت خود را براى دنياى ديگران بفروشد.

:: برچسب‌ها: آخرت , دنیا , مردم , بدترین ,
:: بازدید از این مطلب : 245
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 18 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا طائبی
یکی از توصیه‌های مهم رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام بر حق همسایه و احترام به او می باشد؛ به طوری که حتی در آخرین ساعات عمر شریف خود بر این مساله مهم تاکید داشته‌اند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در سفارشی مهم درباره همسایه فرمودند: هر که به خدا و روز واپسین ایمان داشته باشد همسایه خود را آزار نمی‏‌رساند.(۱) امیرالمؤمنین علیه السلام نیز حتی در واپسین لحظات عمر مبارک خود این موضوع را به فرزندان خود و امت اسلامی توصیه کردند: خدا را، خدا را درباره همسایگانتان که آنان سفارش شده پیامبر شمایند. آن حضرت [صلی الله علیه و آله] پیوسته درباره همسایگان سفارش می‏‌کرد چندان که گمان بردیم آنها را ارث‏‌بَر قرار خواهد داد.(۲) در برخی روایات درباره اهمیت و ارزش احترام به همسایه سخن گفته شده است. حرمت همسایه همچون حرمت مادر است! پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در این باره می‌فرمایند: حُرْمَةُ الْجارِ عَلَى الْإنسانِ کَحُرْمَةِ أُمِّه‌؛ احترام همسایه، مانند احترام مادر، بر انسان لازم است. (۳) همچنین امام صادق علیه السلام در ارتباط با فواید خوب بودن همسایه‌ها با هم فرمودند: حُسن همسایگی خانه‏‌ها را آباد و عمرها را زیاد می‏‌کند.(۴) منابع: ۱- کافی، ج۲، ص۶۶۷، ح۲٫ ۲- نهج‌البلاغه، نامه ۷۴٫ ۳- مکارم الأخلاق، ج۱، ص۲۷۴٫ ۴- کافی، ج۲، ص۶۶۷، ح۸٫

:: برچسب‌ها: همسایه، مادر،احترام،سفارش ,
:: بازدید از این مطلب : 242
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 4 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا طائبی
امام الكاظم علیه السلام : فَقَّهُوا فى دينَ اللّهِ، فَاِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصيرَةِ، وَ تَمامُ الْعِبادَةِ، وَ السَّبَبُ اِلَى الْمَنازِلِ الرَفيعَةِ وَالرُّتَبِ الْجَليلَةِ فِى الدّينِ وَالدّنيا.( تحف العقول ، ص 302؛ بحارالا نوار، ج 10، ص 247، ح 13.) مسائل و احكام اعتقادى و عملى دين را فرا گيريد، چون كه شناخت احكام و معرفت نسبت به دستورات خداوند، كليد بينائى و بينش و انديشه مى باشد و موجب كمال عبادات و اعمال مى گردد؛ و راهي به سوى مقامات و منازل بلندمرتبه دنيا و آخرت است .

:: برچسب‌ها: فقه , احکام , شناخت , بصیرت ,
:: بازدید از این مطلب : 236
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 1 آذر 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا طائبی
بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ با عرض تسلیت فرارسیدن ایام عزاداری سیدالشهدا علیه السلام

:: برچسب‌ها: محرم , تسلیت , سلام ,
:: بازدید از این مطلب : 241
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 16 آبان 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا طائبی
مى‏دانيم كه جسم در روح، و روح در جسم تأثير مى‏گذارد. اندوه و غم امرى روانى است، امّا زخم معده و روده بجا مى‏گذارد. و ورزش امرى جسمانى است، امّا در روح و تمركز فكر و تقويت روان أثر دارد. يكى ديگر از عوامل سلامت روح، پاكى و پاكيزگى لباس است، كه روح را شاداب مى‏كند و اندوه را از او مى‏زدايد . حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) نسبت به اين مسأله فرمود: اَلنَّظيفُ مِنَ الثِّيابِ يُذْهِبُ الْهَمَّ وَ الْحُزْنَ؛ پاكيزگى در لباس، غم و اندوه را مى‏زدايد. [1] پی نوشت : [1] . فروع كافى، ج ،6 ص 444، و وسائل الشيعه، ج ،5 ص 14 به نقل از الگوهاى رفتارى، جلد 14 امام على (ع) و بهداشت و درمان، محمد دشتی.

:: برچسب‌ها: پاکیزگی , لباس , سلامت , روان ,
:: بازدید از این مطلب : 243
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 آبان 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا طائبی
شیخ رجبعلی خیاط به لطف خدا دارای چشم برزخی شد و با عالم معنا در ارتباط بود. او این موهبت را به خاطر چشم پوشی از ارتباط با یک دختر جوان و زیبا در ایام جوانی می داند که با وجود زمینه مناسب برای گناه به خاطر خدا از آن لذت به ظاهر شیرین می گذرد. یکی از همراهان شیخ رجبعلی خیاط گفت: روزی با تاکسی از میدان سپاه پائین می‌آمدم، دیدم خانمی بلند بالا با چادر و خیلی خوش تیپ ایستاده، صورتم را برگرداندم و پس از استغفار، او را سوار کردم و به مقصد رساندم. روز بعد خدمت شیخ رسیدم-گویا داستان را از نزدیک مشاهده کرده باشد- گفت: آن خانم بلند بالا که بود که نگاه کردی و صورتت را برگرداندی و استغفار کردی؟ خداوند تبارک و تعالی یک قصر برایت در بهشت ذخیره کرده و یک حوری شبیه همان. حالات این عارف را در کتاب کیمیای محبت بخوانید. [1] پی نوشت : [1]. رک: کیمیای محبت، محمد محمدی ری­شهری، نشر دارالحدیث، قم. رک، احکام کار، محمدعلی و محمدحسین قدیری، ص214

:: برچسب‌ها: شیخ رجبعلی خیاط , نگاه نامشروع , بهشت ,
:: بازدید از این مطلب : 270
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 آبان 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا طائبی
امام حسن عسكري علیه السلام : اتَّقُوا الله و کُونُوا زيناً ولا تَکُونُوا شِينا، جَرُّوا إلينا کُلَّ مَودَّة، و ادفَعُوا عَّنا کُلَّ قَبِيح از خدا پروا نماييد و زينت ما باشيد نه مايه ملامت ما. همه ي دوستي ها را به سوي ما جذب کنيد و هر زشتي را از ما دور نماييد. (تحف العقول، ص 518)

:: برچسب‌ها: زینت , ملامت , دورکردن زشتی از ائمه ,
:: بازدید از این مطلب : 272
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 2 مهر 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا طائبی

امام علي علیه السلام  

دَارِ النّاسَ تَستَمتِعْ بِإخائهِم ،

و القَهُم بِالبِشرِ تَمُتْ أضْغانُهُم . 

 با مردم مدارا كن، تا از برادرى آنان بهره مند شوى و

با روى خوش با آنان برخورد كن، تا كينه هايشان بميرد

 

( غررالحكم،5129)
 



:: برچسب‌ها: مدارا , مردم , خوش خلقی , برادری , کینه ,
:: بازدید از این مطلب : 284
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 تير 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا طائبی


بي‌شک تأسي به سيره و سنت آن حضرت براساس آيه‌‌کريمه

«و لکم في رسول‌الله اسوه حسنه»

و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده،

راهگشاي مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
۱-هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت

۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد.

۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود.

۴-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت.

۵-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد.

۶-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است.

۷-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد.

۸-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد.

۹-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو.

۱۰-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود.

۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد.

۱۲-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست.

۱۳-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست.

۱۴-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا.

۱۵-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن.

۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد.

۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد.

۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.

۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت.

۲۰-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد.

۲۱-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد.

۲۲-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد.

۲۳-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد.

۲۴-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.

۲۵-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت»

بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟»

۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد.

۲۷-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت.

۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود.

۲۹-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد.

۳۰-به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد.

۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد.

۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود

و مکرر مي‌گفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند.

۳۳-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد.

۳۴-هرگز کسي را حقير نمي شمرد.

۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند.

۳۶-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد.

۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد.

۳۸-از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود.

۳۹-هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت.

۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد.

۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود.

۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد.

۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد.

۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود.

۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست

و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد

نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است.

۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد.

۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود.

۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد.

۴۹-اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد.

۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد.

۵۱-عزيزترين افراد نزد او کسي بود که خيرش بيشتر به ديگران مي رسيد.

۵۲-احدي از محضر او نا اميد نبود

و مي فرمود « برسانيد به من حاجت کسي را که نمي تواند حاجتش را به من برساند.»

۵۳-هرگاه کسي از او حاجتي مي خواست اگر مقدور بود روا مي فرمود

و گرنه با سخني خوش و با وعده اي نيکو او را راضي مي کرد.

۵۴-هرگز جواب رد به درخواست کسي نداد مگر آنکه براي معصيت باشد.

۵۵-پيران را بسيار اکرام مي کرد و با کودکان بسيار مهربان بود.

۵۶-غريبان را خيلي مراعات مي کرد.

۵۷-با نيکي به شروران، دل آنان را به دست مي آورد و مجذوب خود مي کرد.

۵۸-همواره متبسم بود و در عين حال خوف زيادي از خدا بردل داشت .

۵۹-چون شاد مي شد چشم ها را بر هم مي گذاشت و خيلي اظهار فرح نمي کرد.

۶۰-اکثر خنديدن آن حضرت تبسم بود و صدايش به خنده بلند نمي شد .

۶۱-مزاح مي کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمي زد.

۶۲-نام بد را تغيير مي داد و به جاي آن نام نيک مي گذاشت.

۶۳-بردباري اش همواره بر خشم او سبقت مي گرفت.

۶۴-از براي فوت دنيا ناراحت نمي شد و يا به خشم نمي آمد.

۶۵-از براي خدا آنچنان به خشم مي آمد که ديگر کسي او را نمي شناخت

۶۶-هرگز براي خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حريم حق شکسته شود.

۶۷-هيچ خصلتي نزد آن حضرت منفورتر از دروغگويي نبود.

۶۸-در حال خشنودي و نا خشنودي جز ياد حق بر زبان نداشت.

۶۹-هرگز درهم و ديناري نزد خود پس انداز نکرد .

۷۰-در خوراک و پوشاک چيزي زيادتر از خدمتکارانش نداشت.

۷۱-روي خاک مي نشست و روي خاک غذا مي خورد.

۷۲- روي زمين مي خوابيد.

۷۳-کفش و لباس را خودش وصله مي کرد.

۷۴-با دست خودش شير مي دوشيد و پاي شتر ش را خودش مي بست.

۷۵-هر مرکبي برايش مهيا بود سوار مي شد و برايش فرقي نمي کرد.

۷۶-هرجا مي رفت عبايي که داشت به عنوان زير انداز خود استفاده مي کرد.

۷۷-اکثر جامه هاي آن حضرت سفيد بود.

۷۸-چون جامه نو مي پوشيد جامه قبلي خود را به فقيري مي بخشيد.

۷۹-جامه فاخري که داشت مخصوص روز جمعه بود.

۸۰-در هنگام کفش و لباس پوشيدن هميشه از سمت راست آغاز مي کرد.

۸۱-ژوليده مو بودن را کراهت مي دانست.

۸۲-هميشه خوشبو بود و بيشترين مخارج آن حضرت براي خريدن عطر بود.

۸۳-هميشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک مي زد.

۸۴-نور چشم او در نماز بود و آسايش و آرامش خود را در نماز مي يافت.

۸۵-ايام سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه مي داشت.

۸۶-هرگز نعمتي را مذمت نکرد.

۸۷-اندک نعمت خداوند را بزرگ مي شمرد.

۸۸-هرگز از غذايي تعريف نکرد يا از غذايي بد نگفت.

۸۹-موقع غذا هرچه حاضر مي کردند ميل مي فرمود.

۹۰-در سر سفره از جلوي خود غذا تناول مي فرمود.

۹۱-بر سر غذا از همه زودتر حاضر مي شد و از همه ديرتر دست مي کشيد.

۹۲-تا گرسنه نمي شد غذا ميل نمي کرد و قبل از سير شدن منصرف مي شد.

۹۳-معده اش هيچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.

۹۴-در غذا هرگز آروغ نزد.

۹۵-تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمي خورد.

۹۶-بعد از غذا دستها را مي شست و روي خود مي کشيد.

۹۷-وقت آشاميدن سه جرعه آب مي نوشيد؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.

۹۸-از دوشيزگان پرده نشين با حياتر بود.

۹۹-چون مي خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه مي خواست.

۱۰۰-اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسيم مي کرد:

بخشي براي خدا، .

بخشي براي خانواده

و بخشي براي خودش بود

و وقت خودش را نيز با مردم قسمت مي کرد.

منابع: کتاب «منتهي الآمال» محدث قمي و کتاب «مکارم الاخلاق» طبرسي 



:: برچسب‌ها: خصلت , رفتار , پیامبر , الگو ,
:: بازدید از این مطلب : 274
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 17 خرداد 1392 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد